مشکلات عمیق نهادی در بخش انرژی ایران، توان رقابتی در بازارهای جهانی را از کشور گرفته است.
بخش انرژی ایران، بهرغم جایگاه ویژهاش در ذخایر جهانی نفت و گاز، سالهاست با مشکلات عمیق نهادی مواجه است. این مشکلات ساختاری، نهتنها توان رقابتی ایران در بازار جهانی انرژی را کاهش داده بلکه به تشدید ناترازی در عرضه و تقاضا، اتلاف منابع و ناکارآمدیهای گسترده انجامیده است. در این یادداشت، چالشهای نهادی بخش انرژی بررسی و راهکارهای مرتبط با اصلاح این ساختارها ارائه میشود.
مشکلات ساختارهای نهادی در بخش انرژی ایران
یکی از مهمترین چالشها، نبود یک نهاد تنظیمگر مستقل و کارآمد است. در بسیاری از کشورهای پیشرو در حوزه انرژی، نهادهای تنظیمگر مسئول تعیین سیاستهای قیمتگذاری، نظارت بر عملکرد بازیگران بازار و تضمین شفافیت هستند. در ایران، این وظایف اغلب میان وزارتخانهها و شرکتهای دولتی پراکنده است که تعارض منافع و نبود شفافیت را به دنبال دارد.
تمرکزگرایی در تصمیمگیری
ساختار حکمرانی انرژی در ایران بهشدت متمرکز است. سیاستگذاریها و تصمیمگیریها عموما در سطح کلان انجام میشود و نظرات ذینفعان محلی، بخش خصوصی و دانشگاهها کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این تمرکزگرایی، انعطافپذیری سیستم را کاهش داده و مانع از واکنش سریع به تغییرات بازارهای جهانی انرژی شده است.
تعارض منافع در نهادهای دولتی
بسیاری از نهادهای فعال در بخش انرژی ایران، همزمان نقش سیاستگذار، تنظیمگر و مجری را بر عهده دارند. برای مثال، شرکت ملی نفت ایران نهتنها مسئول تولید و صادرات نفت است بلکه در تعیین سیاستهای کلان نیز نقش دارد. این وضعیت، نظارت بیطرفانه را مختل کرده و کارآمدی سیستم را کاهش داده است.
مدیریت ناکارآمد یارانههای انرژی
یارانههای انرژی در ایران، بهدلیل قیمتگذاری دستوری و ناکارآمدی در شناسایی گروههای هدف، موجب اتلاف منابع و تشویق به مصرف بیرویه شده است. این سیاست، که عمدتا توسط ساختارهای دولتی ناکارآمد هدایت میشود، تاثیرات منفی زیادی بر پایداری منابع مالی دولت و محیطزیست داشته است.
راهکارهای اصلاح ساختارهای نهادی بخش انرژی
ایجاد نهاد تنظیمگر مستقل قدرتمند
تاسیس یک نهاد تنظیمگر مستقل برای نظارت بر بازار انرژی، قیمتگذاری و تخصیص منابع ضروری است. این نهاد باید از نظر مالی و سیاسی مستقل باشد و با تمرکز بر شفافیت و پاسخگویی، تعارض منافع میان بازیگران مختلف را برطرف کند.
بازتعریف نقش دولت در حکمرانی انرژی
دولت باید از نقش مستقیم در تولید و توزیع انرژی فاصله گرفته و وظایف خود را به سیاستگذاری و نظارت محدود کند. این بازتعریف، امکان ورود بخش خصوصی و بهبود رقابت در بازار انرژی را فراهم میآورد.
مرکز بر حکمرانی دادهمحور
تصمیمگیریها در بخش انرژی باید بر پایه دادههای دقیق و بهروز انجام شود. ایجاد یک پایگاه داده جامع و شفاف که اطلاعات مربوط به تولید، مصرف و ذخایر انرژی را در اختیار سیاستگذاران و محققان قرار دهد، ضروری است.
اصلاح سیاستهای یارانهای
بازنگری در سیاستهای یارانهای بهگونهای که تمرکز آن بر حمایت از اقشار آسیبپذیر باشد، میتواند کارآمدی اقتصادی و اجتماعی بیشتری ایجاد کند. این اقدام نیازمند همکاری نزدیک میان نهادهای دولتی و دانشگاهی برای طراحی مدلهای توزیع یارانه بر اساس معیارهای علمی است.
تقویت حاکمیت شرکتی در شرکتهای دولتی
حاکمیت شرکتی (Corporate Governance) بهعنوان چارچوبی برای نظارت، شفافیت و پاسخگویی در مدیریت شرکتها، یکی از مهمترین ابزارها برای افزایش بهرهوری و کاهش تعارض منافع در شرکتهای دولتی است. در بخش انرژی ایران، که سهم عمدهای از اقتصاد کشور را در بر دارد، ضعف در حاکمیت شرکتی به ناکارآمدیهای گستردهای منجر شده است. به عنوان نمونه عدم تفکیک نقشهای مالکیت و مدیریت در شرکتهای دولتی فعال در حوزه انرژی، از جمله شرکت ملی نفت ایران (NIOC)، شرکت ملی گاز ایران (NIGC) و شرکت توانیر، همزمان نقش مالک، سیاستگذار، تنظیمگر و مجری را بر عهده دارند.
این ساختار متمرکز، تعارض منافع را افزایش داده و نظارت مؤثر بر عملکرد این شرکتها را غیرممکن کرده است و یا برای مثال ضعف شفافیت مالی و عملیاتی در بسیاری از شرکتهای دولتی انرژی، گزارشدهی مالی و عملکردی بهصورت منظم و شفاف انجام نمیشود. این کمبود اطلاعات موجب شده است که سیاستگذاران و ذینفعان، دسترسی کافی به دادههای کلیدی برای ارزیابی بهرهوری و سلامت مالی این شرکتها نداشته باشند. همچنین حتی بر روی داده های منتشر شده از این شرکت ها نمیتوان اتکای کافی کرد. چون نظارت کافی بر روی داده های تولید شده این شرکت ها وجود ندارد و در آخر نبود هیئتمدیره مستقل شرکتهای دولتی انرژی که غالبا از افرادی تشکیل شده است که توسط دولت منصوب میشوند و وابستگی سیاسی دارند. این امر موجب شده تصمیمات هیئتمدیره بهجای مبتنیبر منافع بلندمدت شرکت، تابع اهداف کوتاهمدت و سیاسی باشد.
مشکلات نهادی بخش انرژی ایران ریشه در ساختارهای تمرکزگرا، تعارض منافع و نبود شفافیت دارد. عبور از این چالشها نیازمند اصلاحات ساختاری در سطوح مختلف حکمرانی، از ایجاد نهادهای تنظیمگر مستقل گرفته تا تقویت حاکمیت شرکتی و دادهمحوری در تصمیمگیریها است. این تغییرات نهتنها به بهبود بهرهوری و پایداری انرژی کمک خواهد کرد، بلکه جایگاه ایران را در بازار جهانی انرژی ارتقا میبخشد. https://safireenergy.ir/vdcc.4q0a2bqe1la82.html